پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مىفرماید: نشانه مسرف چهار چیز است: 1- بالیدن به باطل 2- خوراک آنچه در خور او نیست.
3- بىرغبتى به کار خیر 4- انکار هر که سودش نرساند. (تحف العقول ص 23) و امیرالمؤمنین على علیه السلام نیز تصریح مىکند: تدبیر با کفاف روزى، بهتر است از بسیار با اسراف. (تحف العقول ص 76) و فرهنگ مصرف در اسلام مبتنى بر رعایت اعتدال و دورى از اسراف است زیرا اسراف، انسان را از خط انصاف دور مىکند و زمینههاى بىمیلى به کار خیر و جانبدارى از ظالمان را فراهم مىآورد. از این رو در جامعه مصرف گرا که نمونهاى از جامعه اسراف زده است و مانور تجمل و مصرف در آن رواج دارد شاهد تبعیضها و نابرابرىهایى هستیم که افراد برخوردار، بدون توجه به آسیبهایى که به طبقات دیگر وارد مىکنند منشأ و الگوى ترویج ظلمهایى هستند که دیگران را حریص به «منکر» مىنمایند و این موضوع نشان مىدهد که مصرفزدگى و اسراف علاوه بر تبعات اقتصادى، پیامدهاى منفى فرهنگى را نیز به همراه دارد. در جامعه مصرف گرا «خرید کالا» به عنوان یک ارزش تلقى مىشود و هر که خریدهاى بیشتر و متنوع ترى داشته باشد، الگو قرار گرفته و گرامى داشته مىشود و البته در جوامع پیشرفته مصرفزده، مصرفگرایى «یک فعالیت اصلى اجتماعى» به شمار مىآید. براى خرید و مصرف، وقت بسیار و انرژى و پول و نوآورىهاى فنى صرف مىشود و حتى از اینکه راهکارهاى پیشرفتهترى براى مصرفگرایى خلق شود، مطالعات بسیارى صورت مىگیرد زیرا در جامعه مصرفزده، خط تولید و توزیع مىبایست مبتنى بر مصرف بیشتر، فعالیت کند.
در جامعه مصرفگرا، هر که پول بیشترى دارد، افزونتر خرج مىکند و هر که ندارد بایستى در حسرت هزینهها بماند و این مدل مصرف، نشانه آسیبها و نابرابرىهاى اجتماعى نیز هست. البته در کشورمان تا کنون برنامههاى مختلفى در جهت توسعه و رشد اقتصادى و اجتماعى ارائه شده که تأثیرات آن نیز تا کنون در حوزه گسستهاى اجتماعى نمایان شده و این موضوع، علىرغم تأکیدات مکررى است که از سوى علماو دانشمندان این عرصه بیان شده است.
در بند ششم خط مشىهاى اساسى و رهنمودهاى مقام معظم رهبرى به دولت آقاىهاشمى رفسنجانى جهت تدوین برنامه دوم پنج ساله آمده است: «جهت دادن به کلیه فعالیتهاى اجرایى و تبلیغى به سمت رشد معنویت و فضیلت اخلاقى در جامعه، تعمیق و گسترش حساسیتها و باور دینى، گسترش ارزشهاى انقلابى، حفظ کرامت انسانى، ایجاد نظم و قانون پذیرى و روحیه کار و تلاش و خوداتکایى و قناعت و جلوگیرى از اسراف و مصرفگرایى و پرداختن به زوائد.» و متأسفانه آنچه تاکنون طراحان برنامههاى توسعه ارائه کرده اند، نتوانسته است خط مشى یادشده را تحقق بخشد و تأکید معظم له مبنى بر نامگذارى سال 1388 به عنوان سال اصلاح الگوى مصرف بیانگر این نکته مهم است که اعلام یک سرى خطوط تئوریک در برنامههاى توسعه، صرفاً متضمن اجراى آنها در راستاى تحقق عدالت به معناى جلوگیرى از ترویج مصرف زدگى نیست.
بدانیم پدیده چند شغلى کارمندان در ایران از رهگذار فرهنگ مصرفگرایى شکل گرفته است، زیرا اغلب حقوق بگیران، ناتوان از ادامه این مسابقهاند و براى باقى ماندن در این چرخه مىبایست کار و تلاش بیشترى را از خود به نمایش بگذارند.
ممکن است برخى از افراد و دست اندرکاران مدعى شوند که طى برنامههاى توسعه و در دولتهاى قبلى طرحهایى را براى اصلاح الگوى مصرف ارائه دادهاند، اما شواهد موجود و تأکید مقام معظم رهبرى در سال 88 گویاى فقدان تأثیر این طرحها و به عبارت بهتر ناکافى بودن اقدامات انجام شده است. مطمئناً برنامهها و طرحهایى مىبایست در این زمینه مورد عنایت قرار گیرد که بتواند همه طبقات جامعه اعم از برخوردار و فقیر را به یک الگوى واحد مصرف نزدیک کند تا نمونه عینى یک روش اجرایى براى استقرار عدالت پدید آید. از سوى دیگر استفاده از برنامه صحیح براى اجراى الگوى مصرف، نشانه اعتقاد به وجود ملاحظات اخلاقى در فرهنگ مصرف و اقتصاد است و الگوى واقعى، رشد اقتصادى صحیحى را در پى خواهد داشت، همچنان که این الگو مىتواند دو وجه اصلى بازار یعنى مصرف کننده و تولید کننده را با یک روش متحد منطبق نماید و هدف از تولید بیشتر را مصرف بیشتر قرار ندهد و مسلماً اجراى یک الگوى دقیق، نیازمند شجاعت و تدبیر خردمندانهاى است که کشورمان را در جهت کاهش وابستگى در منابع تعریف شده به کشورهاى دیگر قرار مىدهد و آنچه در این مسیر از همه بیشتر تأثیرگذار است، الگویى است که حضرت امام(ره) و
پیروان راستین آن حضرت به عنوان «ساده زیستى» در زندگى خود پیاده کردهاند و در همین راستا مؤثرترین افراد براى اصلاح الگوى مصرف، مسؤولین نظام در هر ردهاى هستند. همان طور که مقام معظم رهبرى نیز تأکید کردهاند باید مسؤولان کشور راه صرفه جویى و مقابله با اسراف را به مردم یاد بدهند. خود مسؤولان دولتى هم باید اسراف نکنند. اسراف مسؤولان دولتى از اسراف مردم عادى مضرتر است، زیرا که اسراف در بیت المال است.
در اینجا بایستى سخنى از حضرت على علیه السلام را یادآور شویم که خطاب به کارگزاران خود مىفرمود: «نوک قلمهایتان را نازک کنید که مرکب بیت المال کمتر مصرف شود.» و در جاى دیگر: «هرگاه به اصلاح نفس خود راغب بودى، بر تو باد که اقتصاد و قناعت و پرهیزکارى را پیشه کنى.» چرا که قطعاً اسلام نه با اسراف (خروج از خط اعتدال) موافق است و نه تبذیر (تضییع مال) را براى تدبیر زندگى مناسب مىداند. مطمئناً نامگذارى سال 88 به عنوان اصلاح الگوى مصرف، تدبیرى شجاعانه براى شکستن تابوى مصلحت هایى است که همواره مانع از پیشرفت کشورمان شدهاند. از این رو نباید بیش از این، فرصتها را از دست بدهیم و با تلاش مستمر و برنامههاى مؤثر و عملى و آموزشهاى کارآمد و جلوگیرى از تولیدات غیراستاندارد و مصرفى مانع از تضییع سرمایههاى گرانقدر کشورمان شویم.